دیکشنری
داستان آبیدیک
محافظت کردن
english
1
general
::
protect
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
محاط دریا
محاط کردن
محاف
محافت
محافظ
محافظ (برابر افزایش ناگهانی ولتاژ)
محافظ (برق)
محافظ رنگ مو
محافظ روکش
محافظ گوش
محافظ کاری
محافظت
محافظت ـ محافظت کردن
محافظت از داراییها
محافظت در برابر آسیب
محافظت کردن
محافظه
محافظه کار
محافظه کار افراطی
محافظه کاران مدرن
محافظه کارانه
محافظه کاری
محافظه کاری حسابداری
محافظهکار
محافظهکارانه
محافل
محافل دانشگاهی
محافل دولتی
محافل سیاسی
محاقی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید